زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

"توهّم"
میدونی از یه جایی به بعد دیگه فهمیدم اولویت اول من نیستم
یا شایدم نبودم
نمیدونم
دیدم گیر کردم وسط یه برزخ
دارم نابود میشم
مهربون بود مثل همیشه
میگفت میخندید مثل همیشه
اما تنهام میذاشت
اما دیگه کل روز و با من نبود
همش بهانه بود همش،
اینکه کار داره،اینکه گرفتاره،اینکه فلان شد اینکه چنان شد
اونقدری وجب به وجبشو آنالیز کرده بودم،
که میدونستم داره میلنگه یه جایی از کارش
بدم میلنگه
سخته ها خیلی سخته
داری دق میکنی
انکار استخونات پوک شدن
منتظر منتظر ...
صبرت سر بیاد ولش کنی
بگی آقا من ولش میکنم،هر دفعه من برگشتم حالا نوبت اونه
آخ
چشمات به گوشی لامصب خیره میمونه
هر ثانیه هر دقیقه
خبری نشد
تا حالا شده اونقدر زندگیت و باخته باشی که اطرافیانت به حالت گریه کنن؟؟
من برام دوستام اشک میریختن
و تازه اینجا قسمت خوب ماجرا بود!
میدونی
الان بهت بگم اون آدم بودنشم دروغ بود باور میکنی؟
بگم کل این مدت سرگردونِ یه هوس یه بازی بودم...
خلاصه آدم باید یه جایی تاوان بده
تاوانِ خودسری و اشتباهاتشو،
بگذریم
از همه اینها بگذریم
یکی بیاد من و نجات بده
چرا با این همه حرفی که زدم
تهش
از عشق
برمیگردم به اون
...
چرا هنوز دلِ لعنتی دوسش داره؟؟؟؟
چرا،چرا،چراااا؟
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید
متن های مرتبط نازنین خائف

انتشار متن در زیبامتن