دیروز داشتم فکر می کردم که خوشبختی چیه ؟
اگه همین الان بری توی خیابون و تصادفی جلوی آدما رو بگیری و ازشون بپرسی که ، احساس خوشبختی می کنید !؟
پیر و جَوون ، زن و مرد همشون بعد از یه نگاه کوتاه به اطرافشون ، از آسمون خراش ها و بوتیک هایی که قیمت لباس هاشون با دیه مون برابره ، تا سطل آشغال های فلزی و ایستگاه های اتوبوس ، یه لبخند بغض آلود می زنن و شونه هاشون رو بالا میندازن و میگن :《 چی بگم ؟ نه ! 》
خوشبختی چیز هاییه که نداریم ؟
اما من فکر می کنم خوشبختی چیز هاییه که داریم و به دیدنشون عادت کردیم
ادمها در اصل تحمل خوشبخت بودن رو ندارن
طالبش هستند ، شب و روز با خیال داشتنش رنج می کشن
ولی همین که بهش برسن ، فراموشش می کنن
و شب ها خواب خوشبختیِ فردا رو می بینن...
یلدا حقوردی
ZibaMatn.IR