اکنون بر چارقد شعر خویش ایستاد...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

اکنون بر چارقد شعر خویش ایستاده ام

و دو بعد خسته و سرد دیدم را به غیر می دوزم

به شادی کردن و غم هایشان ،
که چگونه ذوق می کنند و از خنده می شکفند
آستانه لذتشان چه زود حس می شود...

چقدر حقیرند آدم های بن بست و کوتاه و کم ارتفاع که با قدمی فتح می شوند ؛

آدم هایی که به هر بهانه ای می گریند و همه چیز را بر هم می زنند

و از اعصابشان شاه راهی ساخته اند برای تخلیه هرانچه تحملش را ندارند...

ZibaMatn.IR
خوش بین
ارسال شده توسط
شعر
اشتراک‌گذاری