زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

ساده می بینم تو را هر شب به رویایی که نیست
می زنم دیوانه وار دل را به دریایی که نیست

می نشینی در برم محو نگاهت می شوم
بیخیال از غصه و تشویش فردایی که نیست

در کنار جوی آب و سایهٔ آن بید مست
عشق بازی می کنیم در دشت و صحرایی که نیست

می زنم یک جرعه می از ساغر مژگان تو
جسم و روحم مست آن چشم فریبایی که نیست

هر شبم را تا سحر سرگشتهٔ کوی توام
مانده ام در حسرت رویای زیبایی که نیست

می سپارم دل به دستم می نویسم خط به خط
از معمای وصالت با الفبایی که نیست

ارس آرامی
ZibaMatn.IR

Maryam ارسال شده توسط
Maryam


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن