دوباره شب شد و چشمم بر آسمان ا...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 2 رای

دوباره شب شد و چشمم بر آسمان افتاد
شبی نبوده که بی غم سحر شود ای داد

شب، آستان نیاز من و غریبی هاست
همیشه مانده در این شب به سینه ام فریاد

مرا که بی کسم اما در این غریبی ها
همیشه لغزشِ اشکی نوازشم می داد

پرندهٔ قفسم مبتلا به عشق و جنون
خدا نخواست که باشم در آسمان آزاد

اگر که شب برود یا سپیده باز آید
قسم به شب به سکوتش نمی رود از یاد

ارس آرامی

ZibaMatn.IR
Maryam
ارسال شده توسط