اولین باری که دیدمت داشتی میخندیدی...
انقد شیرین و پر انرژی که وقتی به خودم اومدم دیدم رو لبای منم انحنای خنده نشسته!!..
بعدها فهمیدم که دیدن لبخند اون روزت تصادفی نبوده،انگار که خدا موقع آفریدنت اون لبخندِ لعنتیو وصله زده به لبات....
تو هیچوقت نپرسیدی چرا من هروقت میبینمت میخندم و من هیچوقت نگفتم که هروقت خنده هاتو میبینم تا خوداگاه لبام به خنده باز میشه...
من اعتقاد دارم که خدا هر آدمی رو با یه هدفی خلق میکنه و اگه از من بپرسی میگم تو رسالتت خنده است!
و اگه قرار باشه اسم هرکسی رو بر اساس بارز ترین خصلتش بذارن
تو یکی رو با خنده های بی نهایتت میشناسن:))
ZibaMatn.IR