ای زنانی که از آغاز تاریخ با پای برهنه انگورها را لگد کرده اید.
ای زنانی که در اروپا در بندِ کمربند عفت بودید.
ای ساحره هایی که در قرون وسطی زنده زنده سوزانده شدید.
ای نویسندگان قرن نوزدهم، که کتاب های خود را با نام مستعار
مردانه نوشتید تا قابل انتشار شوند.
ای زنان، ای چای کارانِ سیلان.
ای زنانِ برلین که پس از جنگ شهرتان را از نو ساختید.
ای زنان پنبه کار مصر.
ای زنانِ الجزایری، که بدن هاتان را به مدفوع می آغشتید تا سربازان فرانسوی به شما دست اندازی نکنند
ای باکرگانی که در کوبا سیگارهای برگ را روی ران های برهنه تان
می پیچیدید
ای زنانِ چریک الماس های سیاه در لیبریا
ای زنان رقصنده سامبا در برزیل
ای زنانی که صورت تان را اسید در افغانستان از شما گرفت
ای مادرم
عذر می خواهم.
غیاث المدهون
از کتاب آدرنالین
ترجمه: سارا رحمتی
ZibaMatn.IR