درگیر دلت بودم و این رسم وفا نیست
در پاسخ احساس دلم، ظلم روا نیست
آشفته و غمگینم و این کار خودی بود
سهرابم و زخمی شده ام، لیک دوا نیست
استاد غزل های نو و ساز و نوازم
صد حیف که دیگر به سرم شورِ نوا نیست
دلمرده شدم کار من از حوصله رد شد
این عاشق دلمرده که محتاج هوا نیست
دشمن شده ای، طعنه و تزویر و لجاجت؟
من عاشق تزویر توام، گرچه بجا نیست
ارس آرامی
ZibaMatn.IR