با عشقت مرا دیگر به جزء تردید...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

با عشقت مرا دیگر به جزء تردید نیست
با جور و جفای تو به جزء تهدید نیست

با یاد تو در محبس خود پیر شدم
در اتاقم که به جزء نور خورشید نیست

اما لحظه دیدار تو حادثه ا ی عالی بود
افسوس جای تو در زندگی ام خالی بود

با خیال تو هنوز در خاطرات تو اسیریم
درون چهره هر کس به دنبالت سرابی بود

من و تو عابران یک مسیر پر خطر بودیم
یا مهره های بازی یک جمع مختصر بودیم

مهمان ناخوانده به مهمانی نا خواسته ای
شام آخر به سر سفره بال دو کبوتر بودیم

ZibaMatn.IR
خوش بین
ارسال شده توسط
متن محمد خوش بین
اشتراک‌گذاری