کس مثل تو اسطورهٔ شیرین دهنی نیست
همرنگ لبت هیچ عقیق یمنی نیست
پوشانده تنت را شب موی که یقیناً
کوتاه تر از پیرهن ترکمنی نیست
دریاچهٔ آغوش تو آرام که باشد
در ذهن چه کس وسوسهٔ آب تنی نیست؟
کارم شده در شهر بگردم و بگریم
دیوانگی هیچ کس این حد علنی نیست
در حسرت دیدار توام تا به قیامت
روزی که تنی دستخوش پیرهنی نیست!
در من نفسی هست که هر مرد ندارد
در تو هوسی هست که در هیچ زنی نیست
ارس آرامی
ZibaMatn.IR