زن ها همیشه همه چیز را عجیب و غریب دوست داشته اند...
همیشه عاشق مغرورترین ها شده اند
عاشق دست نیافتنی ترین چیزهای دنیا
همیشه درخواب ،خود را در آغوش قوی ترین مرد تصور کرده اند
زن ها معمولاً کسی را ،چیزی را
دوست داشته اند
دوست داشته اند
دوست داشته اند
صبح را به امید دیدارش بیدارشدند
شب را به امید دیدارش در خواب،خوابیده اند
روزها را به امید تحسین چشم های معشوقشان ساعت هارا جلوی آینه گذرانده اند
زن ها می مانند
میجنگند
میجنگند
میجنگند
تا جایی که بدانند خواسته میشوند
و روزی که بفهمند جایی در زندگیِ مردِ رویاهایشان ندارند
صبح را بی حوصله شروع میکنند ،
به خودشان نمیرسند ،
خسته برمیگردند،
آهنگ گوش میدهند ،
از گریه ی زیاد بیهوش میشوند
و صبح که بیدار میشوند
یک قاب عکس از یک مرد برایشان تا ابد ناشناس میشود...
از همان روز
زیباتر میشوند،
مغرورتر میشوند ،
قوی تر میشوند و دلبرتر
و سعی میکنند یک ماندنیِ ثابتِ دیگر را دوست بدارند
زن های قوی یکروز بطور عجیبی دوست داشتنیِ زندگیشان را دیگر دوست نداشته اند ....
ZibaMatn.IR