خنده هایم عجیب تب دارند
سدی از گریه در عقب دارند
همه شب اگر به شعر می کوبد
از رنج و غمش به یار میگوید
چون او را بی قرار می بیند
هنوزهم در انتظار می بیند
چندی ست اظطراب هم دارد
با اینکه قرص خواب هم دارد
در این زندگانی که فردا نیست
چگونه هنوز او در اینجا نیست
یا رب من من را عزیز برگردان
حتی وحشی و مریض برگردان
ZibaMatn.IR