دل دادم و برگشتم ، شوریده شد احوالم
با که گویم از حالم ، می خوابم و بیدارم
در قلب پر از رازم ، صندوقچه اسرار است
ای عشق خودت را ، پیدا کن در اشعارم
بس کن نده آزارم ، شاعر که خود آزار است
دلخسته و بیمارم ، از عشق تو حیرانم
آن آتش ابراهیم ، آن باغ گلستانی
یا رب ز تو می خواهم ، آن یار مدد کارم
جانم به فدایت ، دلخسته از این جانم
با دیده ی پر از نور ، من در پی دیدارم
ZibaMatn.IR