همچو باد رهگذری روزی به کوی یار سفر خواهم کرد!!!
نفس مالا مال درداس اما به عطرخوش آغوشش معطر خواهم کرد...!!
یک جان خسته دارم که آن را هم فدای زلف پریشانش خواهم کرد...
بغل و بوسه هایم از آن اوست شرم است !بگویم ولی بوسه بر پیشانی خواهم کرد.
به یاد چشمانش که افتاده باز در نظرم دلم را در لاب لای دلتنگیهایم آرام خواهم کرد.،!!
من همانند خانه متروکه ام اما با یادش خانه ویرانه آباد خواهم کرد....!
غزل عشق زعاشقی است اما روزی در رسم عاشقی بر دلش کاشانه خواهم کرد.
ره بیداد زعاشقی فراون دیده ام ،اما تورا در کلبه متروکه ام یک بیگانه دلربا خطاب خواهم کرد.!
چو عزم سفر سوی یار باشد زدلتنگیهایم گله از دلبر دلگشایم خواهم کرد.....!
!سفربه دیارعشق!
ZibaMatn.IR