زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

زمان، اولین ها را در لحظه نگه می دارد،
آخرین ها را در خاطرات،
و آن هایی که هرگز برایمان پدید نمی آیند؛
می شوند حسرت!

کتایون آتاکیشی زاده

•••

کودک گل فروش کنار خیابان را با لبخند نگاه می کنی؛
لبخند زنان با فروشنده خداحافظی می کنی؛
دوستانت را در آغوش کشیده و لبخند می زنی؛
به خاطراتی که جلوی چشمانت نقش می بندد می خندی؛
در خواب شیرینی که می بینی گوشه ی چشمانت چین می افتد ؛
و لبخند تو سهم تمام واقعیت ها و مجازی ها هست؛ الا من :)

کتایون آتاکیشی زاده

•••

موهایت را دوست دارم؛
دام لبخند های من است.
نبودنت از من، چهره ای به جا می گذارد غمگین و بی تفاوت؛
و حضورت از من، شادترین انسان روی زمین را می سازد .

کتایون آتاکیشی زاده

•••

حضورت، رایحه ی قهوه دارد.
اعتیاد آور و سرحال کننده؛
اضطراب و بی قراری را به جانم می ریزی؛
و هیچ کس نمی تواند مثل تو، مرا از خود بی خود کند..!

کتایون آتاکیشی زاده

•••

اگه باهم قهریم
اگه ازم ناراحتید
اگه حالتون خوب نیست
یا هر چیز دیگه ای
خواهش می کنم وقتی می خوام ببینمتون، همراهی کنید شده نیم ساعت کنارتون باشم.
من دوست ندارم آدم های عزیز زندگیم رو سر سوءتفاهم های چت کردنی از دست بدم.
من حس می کنم اگه ببینمتون می تونم با ی شاخه گل، خوراکی مورد علاقه، ی بغل صمیمی یا حتی لبخند، رابطمون رو بهتر کنم.
من باور دارم آدما اگه رو به روی هم باشن خیلی از حرف ها رو نمی زنن و خیلی از تصمیمات رو نمی گیرن.
پس اگه بینمون مشکلی هست، وقتی ازت می خوام هم دیگه رو ببینیم، بهم اعتماد کن :)

- کتایون آتاکیشی زاده
ZibaMatn.IR

کتایون آتاکیشی زاده ارسال شده توسط
کتایون آتاکیشی زاده


ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن