خودش را خوب جا می کرد
و بی آنکه کار بچگانه ای از ما سر بزند،
همدیگر را ترک کردیم!
او مرا به تنهایی سپرد و
خودش هم به آغوش نامحرم رفت
او مرا تنها نگذاشت که نابود شوم،
بلکه خودش میل به تنوع و رفتن داشت،
میل به زود به زود عوض شدن و عوض کردن!
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR