بعد از تو دیگر خوش سر و سامان نبودم
مشتاق طعمِ نم نمِ باران نبودم
تا نیمه شب ها می نشستم کنجِ ایوان،
اصلا به فکرِ چرخش ِ طوفان نبودم
با واژه ها روییدم و شاعر شدم، حیف!
از چشم احساسم به تو، پنهان نبودم
با اینکه در ظاهر زده ام سایه ات را ؛
از عمق دل اما پِیِ جبران نبودم
تکلیف قلبم با تو روشن بود از اول
ای کاش بی عشق تو سرگردان نبودم
سید عرفان جوکار جمالی
ZibaMatn.IR