زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

کاروانی شکر از مصر به شیراز آید

اگر آن یار سفرکرده ما بازآید

گو تو بازآی که گر خون منت در خورد است

پیشت آیم چو کبوتر که به پرواز آید

نام و ننگ و دل و دین گو برود این مقدار

چیست تا در نظر عاشق جانباز آید

من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر

کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید

اگر این داغ جگرسوز که بر جان من است

بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید

من همان روز که روی تو بدیدم گفتم

هیچ شک نیست که از روی چنین ناز آید

هر چه در صورت عقل آید و در وهم و قیاس

آن که محبوب من است از همه ممتاز آید

گر تو بازآیی و بر ناظر سعدی بروی

هیچ غم نیست که منظور به اعزاز آید
ZibaMatn.IR

علیرضا عباسی ارسال شده توسط
علیرضا عباسی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن