صنعت هسته ای
استواریم و پای بر جائیم، گرچه قلب شکسته ای داریم
بال خونین مان عیان دارد، اینکه دام گسسته ای داریم
سمت و سوی نگاهمان پیداست، آبشاران دستمان جاریست
به شهیدان خویش می بالیم، صعنت ناب هسته ای داریم
شانه بر شانه سحرگاهیم، تا طلوع سپیده در راهیم
تا مبادا که دشمنی گوید، درد درهای بسته های داریم
نبض خون شهید می حوشد رگ رگ شاخه های رویش را
لایق باشگاه دانش و فن، رتبه و جا و رسته ای داریم
در مدار به عشق می چرخیم، همدم ذره های خورشیدیم
چه کسی گفته از پی دانش، رنج پاهای خسته ای داریم
♤♤♤
✍ علی معصومی
ZibaMatn.IR