100 متن کوتاه بوسه ۱۴۰۴ جدید 2025
متن های کوتاه درباره بوسه
100 متن کوتاه بوسه ۱۴۰۴ جدید 2025
کپشن بوسه برای اینستاگرام و بیو واتساپ
گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است
دل گفت که محرم تر از این عشق کدام است؟
بوسیدم و لب دادم و آغوش کشیدم
نامحرم من!!محرمی و کار تمام است...

من
پری کوچک غمگینی را
می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی لبک چوبین
می نوازد آرام، آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه می میرد و سحرگاه
از یک بوسه به دنیا خواهد آمد...

لحظه های گرمِ احساساتِ من/
داغ تر، از بوسه های یار شد/
در انارستانِ داغ بوسه ها/
سینه از سرخی، چنان گلنار شد/
زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)

پدرم در همه خاطره هایم پیداست
پدرم یک غزل خسته ولی پر معناست
پدرم خسته نباشی ، پدر محبوبم
بوسه بر تاول دست تو، پدر جان زیباست

گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است
دل گفت که محرم تر از این عشق کدام است؟
بوسیدم و لب دادم و آغوش کشیدم
نامحرمِ من!
محرمی و کار تمام است

آرزو کن که آن اتفاق قشنگ بیفتد
رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد
بوسه باشد
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کارى نکرده ایم

گفتند که از لبان او غافل شو
ماه رمضان است کمی عاقل شو
می بوسم و از کسی ندارم ترسی
ای روزه اگر معترضی ، باطل شو!

سرشار از احساس است،
شعرِ زندگی با تو؛
وقتی که:
صبح،
از مَطلعِ آفتابگردانِ بوسه هایت،
شکوفا می شوم؛
و شب،
در مَقطعِ شب بوی آغوشت،
آرام می گیرم!
زهرا حکیمی بافقی
کتاب گل های سپید دشت احساس.

کار گل و سبزه، بوسه و تبریک است
از دور صدای نغمه و موزیک است
وا کن همه ی پنجره ها را به نسیم
لبخند بزن که سالِ نو نزدیک است

لب ها را ...
به نبوسیدن محکوم نکنید
گاهی سخن بوسه ها
معتبر تر از حرفهاست
رعنا ابراهیمی فرد

گُل بوسه ی احساسِ تو شورانگیز است؛
مشتاق به چیدنش، دلِ پالیز است؛
از رویشِ شورِ مِهر، در دیدنِ تو،
پیراهنِ زردی به تنِ پاییز است!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂

خُمخانه وُ هم، سبوی جان را عشق ست؛
احساسِ تب و، هلوی جان را عشق ست؛
شورِ شررِ بوسه دلم می خواهد؛
یلدای لب و، لبوی جان را عشق ست!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی
(الف احساس)
🍅🍊🍅

ت بوسه بر لب سوخته بزن
گر سوختی خاموش کردنش با من….
نویسنده:سرکارخانم المیرا پناهی درین کبود

بغلم کن که هوا سرد تر از این نشود
زندگی خوب شود ... باد خبرچین نشود ... بی هوا بوسه بزن، عشق دو چندان بشود
بوسه آنگاه قشنگ است که تمرین نشود!
.
.
.

تو آرامشم باش و با آغوشت
خیالی ازشب بوسه هایت را روی گونه هایم به یادگار بگذار
آرامش شب های بیقراری ام باش
بگذار سکوت نفس هایت خاموش کند نبض طوفانی قلبم را...

خوابت را به هم نمی زنم
بوسه ای روی گونه ات می گذارم و
بوسه ای از گونه ات برمی دارم
آنچنان آرام خوابیده ای
که دلم نمی آید رفتنت را شیون کنم

برایم کمی عشق بیاور وُ
دو لقمه،
\دوستت دارم\
و قاچی بوسه
--از لبهایت،،
تا صبحم بخیر شود.
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)

پرنده هرچقدر هم بلندای آسمان را طی کند
به ماه نمی رسد...
بر تصویرش روی آب بوسه می زند! • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده

لب های تو چون قند و عسل شیرین است
خاصیت عشق تو فقط در این است
با بوسه و لبخند مراعاتم کن
وقتی که فشار من کمی پایین است

خنده، بخیه است
بوسه، بخیه است
فراموشی، بخیه است
مهربانی ، بخیه است
آدم بیبخیه متلاشی میشود!
آدم
زخم است...

تویی زیباترین تصویرِ
نقش بسته در فالم
و من با عشق
زیباترین نقش تو
در فنجان
این قهوه را
با بوسه ای
جرعه جرعه نوشیدم
️️️

شب ڪه ماه نمی خواهد،
ستاره نمی خواهد،
خواب نمی خواهد،
شب، تنها یک تو می خواهد،
بوسه بوسه فقط،️
در آغوش این من و تمام.

شیرین ترین ممنوعه، در آغوش و بر لب های توست
چشمم به چشمت،بوسه هایم داغ بر تب های توست

گاهی خوابت را می بینم ...
بی صدا ، بی تصویر
مثلِ ماهی در آب های تاریک
که لب می زند و معلوم نیست
حباب ها کلمه اند
یا بوسه هایی از دلتنگی ...

صبح آمده از پنجره با نور و هیاهو
خورشید و گل و معجزه و بوسه وجادو
بگذار که امروز فقط روز "تو" باشد
بگذار گره باز شود از خم ابرو...

دوش در خواب زدم
بوسه بر آن غنچه لب
به خدا
خواب تو دیدن
به از این بیداریست
حجت اله حبیبی

نگاهت بر دلم، «احساس» می کاشت؛
ستاره، چشمکِ نابِ تو را داشت؛
کجایی؛ تا که باز از بسترِ مِهر،
کنم بوسه، زِ لب های تو برداشت؟!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب: دل گویه های بانوی احساس

در آغوشت چه آرامم!
چقدر عشق ست در کامم!
شرابِ بوسه ی احساس،
شده، پیوسته ی جامم!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

در صبوح احساس،
بوسه می خواهد دلم؛
خرابم کن،
از جام میگون لب هایت...
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب گل های سپید دشت احساس.

سرشار از احساس است،
شعرِ زندگی با تو؛
وقتی که:
صبح،
از مَطلعِ آفتابگردانِ بوسههایت،
شکوفا میگردم؛
و شب،
در مَقطعِ شببوی آغوشت،
آرام میگیرم!
خواهم امشب همچو مِی نوشت کُنم
بی خود از گرمیِ آغوشت کنم
وز شراب عشق مدهوشت کنم
با هزاران بوسه خاموشت کنم

دست و پا گر بشکند با نسخه درمان می شود!
چشم گریان هم دمی با بوسه خندان می شود!
سیل باران گر ببارد از نسیم صورتی!
غم مخور با خنده ای از دیده پنهان می شود!

آبنباتی ترین روز سال را با شیرین ترین
بوسه عمرم به خوشمزه ترین
شکلات قلبم تبریک میگویم
تولدت مبارک عزیز دلم

خنده ، بخیه است .
بوسه ، بخیه است .
فراموشی ، بخیه است .
مهربانی ، بخیه است .
آدم بی بخیه متلاشی می شود ...
آدم زخم است .

قهر؟ باشد، یادگاری هایمان را پس دهیم
بوسهٔ من را بیاور، بوسهٔ خود را پس بگیر!
ارس آرامی

شب
چه زیبا شبی ست
پرسه زدن زیر چتر بوسه هایی
که باران
از چشمان تو آواز سر می دهد
شبگردی باد بی قرار را
-مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
-شعرسپکو

دلم تو را بهانه می کند
وقتی با نسیم خیالت
بوسه می زنی...
بر تن عریان شده ی خاطراتم
و غرق بارانم می کنی در رویای آمدنت
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی

مادر، بوسه بر دستان خسته ی تو جانم را زنده می کند
و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد. روزت مبارک آرام دل

اول صبح لبت هست عسل یعنی چه؟
تن من پیش تو فهمید بغل یعنی چه!
میدهی بوسه پس از بوسه پس از بوسه چه خوب
به من آموخته ای رد و بدل یعنی چه!

هوَس کرده ام
که تو بآشی
مَن بآشم
و هیچکس نبآشَد آنگآه
دآغترین آغوش هآ رآ از تنَت و شیرین ترین بوسه هآ را از
لبانَت بیرون بکشَم
به تلافی تمام ِ روزهایی که میخواهمَت
و نیستی ...

دونیا جول
پوره ماچی ماله
بدا یخ آبابه
گونه ی دنیا/پر از جای بوسه/بگذار یخ آب شود

تصدقت بروم
اصلا حواست هست که
حواسم پرت
قهوه
چشمهایت شده
مدام با
گوشواره های
فیروزه ات بازی می کنم تا
غیرت شاعرانه ام
قلمبه شود
نگذارم از حادثه
بوسه قِصِر در بروی ! .

زنی
که شعاع عاشقانه هایش را
با ستاره ها تقسیم
کرده است٬
به هیچ شکلی رام نخواهد شد ...
مگر با بوسه ای
در دل یک شعر عاشقانه...

دلتنگ که باشی. فقط یه آغوش میتونه آرومت کنه
دلگیر که باشی یه بوسه خوش حالت میکنه
دور که باشی یه حس خوب امیدوارت میکنه
عزیز که باشی همه اینا رو با هم داری

با بوسه ای چهار میخ میکردم تن آرزوهایم را به آغوشت اگر دیواری میان ما نبود

دلخوشی یعنی همین یعنی میان غصه ها
یک نفر باشد که با یک بوسه درمانت کند
اعظم کلیابی ( بانوی کاشانی)

بیا یک بازی قشنگ کنیم...
که جایزه اش بوسه باشد!
مثلا چشمهایم را بگیر و
بگو من کی ام ؟!
هر جواب اشتباه یک بوسه...!
نامَردَم اگر اسم همه هفت میلیارد
انسان دنیا را صدا نزنم!

کاش میشد زودتر این روز و شب ها بگذرد
سایه ی دلواپسی از روی دنیا بگذرد
دست ها پنهان و درحبس اند اینک بوسه ها
تا مگر از خیر جان ما کرونا بگذرد

بوسه ات راباید با قهوه ام به هَم بزنم
بیدار شو! من بدون دوست داشتنت صبحانه که هیچ، صبح هم از گلویم پایین نمی رود...

کاش آن آینه ای بودم من
که به هر صبح تو را می دیدم...
می کشیدم همه اندام تو را در آغوش...
سرو اندام تو
با آن همه پیچ
آن همه تاب...
آنگه از باغ تنت می چیدم
گل صد بوسه ی ناب...

کلام نمی تواند
هر چیز را بیان کند
به زبانی می گویم دوستت دارم
که همه جهان آن را می فهمد:
..می بوسمت...
جلال پراذران

دلخوشی یعنی همین یعنی میان غصه ها
یک نفر باشد که با یک بوسه درمانت کند

ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻗﺎﯾﻖ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﻡ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯼ
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻫﺪﯾﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﺗﻮ . . .
ﻟﻤﺲ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ

من پیام وصل بودم در نگاهی شوخ
من سلام مهر بودم بر لبان جام
من شراب بوسه بودم در شب مستی
من سراپا عشق بودم ، کام بودم ، کام ...

یک بوسه از آن لعل شکر بار بده
یک را چه کنم دو و سه و چار بده
پنج و شش و 7 و 8 و 9 چیزی نبود
ده بوسه گرم و داغ به یک بار بده..

آسمان خورشید را
میان بازوان خودش گرفته
توهم بیا
بغلم کن و با بوسه ای
صبحم را بخیر کن..️
️️️

بوسه برف
کوه رابه هم ریخت
بوسه باران
زمین را غرق کرد
تو بیرون نیا
برف و باران را
به گردن تو می اندازند ! ...

دستم را که میگیری …
نبض دلتنگی
به شماره می افتد!
نگاهم که می کنی …
غصه ها فراموشم می کنند!
و با هر بوسه ات
مرگ…
یک قدم دورتر، از من می ایستد!

هر صبح ڪه چشم باز میکنم️
عاشق مۍ شوم ، دل میبازم به نگاهت
به بوسه هاۍ عاشقانه ات حضرت
معشوق! ️

گناه همه ی بوسه های عاشقانه..
به گردن من..
من به پای دوستت دارم..
سر که هیچ..
جان می دهم..
من و عشق که ..
با هم این حرف ها را نداریم..

مرا دریاب برای حالِ آشوبم
بوسه از جنس لب هایت
و برای سردی جانم
آغوشی از گرمای تنت نیاز دارم

آرزو می کردم که درجشن میلادت تک ستاره آسمان چشمانت باشم تا در آغوشت طولانی ترین شبم را تقدیمت کنم
و درکلبه انتظارت بوسه ھایم را میھمانت!
تولدت مبارک!
