ای بشر جز نام خوش چیزی نمی ماند برایت
هیچ، جز نُطقِ شکر ریزی نمی ماند برایت
تا توانی دل به دست آور که گر فردا شود
جز همین، کارِ دلاویزی نمی ماند برایت
خُلقِ نیکو آدمی را می رساند تا فلک
غیر از این، خرده پشیزی نمی ماند برایت
اهل ظلم در پیچ و تاب روزگار پابند شوند
حق به جا آور که تجهیزی نمی ماند برایت
یک علیلی مشت خاکی را نشانم داد و گفت
جز همین یک مشتِ ناچیزی نمی ماند برایت
هرچه دیدم زندگانی را به خود گفتم که گر
مرگ آید، راه گریزی نمی ماند برایت
سید عرفان جوکار جمالی
ZibaMatn.IR