مرغکان رویا
زده اند بال و پری
پرِ پرواز گشودند و من عاشق را
به گلستان و به باغ
به تماشای گل سوری زیبا بردند
به تماشای اقاقی هایی
که ز شادی سرمست
شده اند با وزش بادصبا
و چه دلشاد
من و چلچله ها
می خوانیم
من ز تو
چلچله ها از گل یاس
و جهانی لبخند
پس هر غصه ی شبهای دراز
پس هر تاریکی
پس هر تنهایی
خوش نشسته و مرا می خواند
بادصبا
ZibaMatn.IR