سودای عشق ما، دگر رونق ندارد
جان در سینه ما، دگر رمق ندارد
حلقه دستان یار غایت آرزوها
غروب عشق ما، دگر شفق ندارد
اغیار شدند یاران ، درگذر دوران
گل باغ عشق ما، دگر طبق ندارد
جان سحر ،گریست ز وعده دیدار
طلوع عشق ما، دگر فلق ندارد
خیال بودمهمان ،کوته زمان براین دل
عطف به عشق ما، دگر سبق ندارد
همین امشب
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
ZibaMatn.IR