همین که دوستت دارم، بسیار خوشبختم.
آخرین قرارمان به وقت بی قراری،
سرت را روی شانه ام گذاشته بودی و موهایت از اشک خیس بود.
دست هایت را ستایش می کنم که مهر لبانم برای طاعت تو است.
《 من شهد لبانت را با خود تا هر دو جهان به کندوان زمان می برم 》
دست هایت را کمی به من امانت بده که دست هایت، خوشبختی من هستند.
ZibaMatn.IR