هر روز جراحت های ناشی از تیغه های تیز ظلم را دیدیم و سکوت کردیم؛ هنگامی که با جمله مرد که گریه نمی کند بغض های زیادی را در گلو به سختی سرکوب کردیم و احساساتی را در پس آن بغض ها و اشک های ریخته نشده دفن کردیم، معنای غیرت را برایشان تغییر دادیم و خشونت را جایگزینش کردیم؛ ظلم کردیم به دخترانی که حق آزادیشان را سلب کردیم و آن ها را اسیر تعصبات و افکار پوسیده خودمان کردیم، هر روز در گوششان نجوا کردیم تا بدانند، دخترها بلند نمی خندد، حق تنها بیرون رفتن وآزادی عمل ندارد؛چقدر دنیایم رنگ خون به خود گرفته است، خون های ریخته شده از مرگ احساسات دختران و پسران سرزمینمان.
ZibaMatn.IR