صحفه رسمی شبنم بهرامی فرد
تنها لحظهی اکنون است که واقعیت دارد، باقی یا خاطره است یا خیال!
عشق چیز عجیب و غریبی است، اما احساس نمی کنم به بزرگ نمایی و پیچیده جلوه دادن رفتار شناسان و عشق شناسان جهان باشد و یا به آسانی و سهولت نگری عوام؛ عشق یک جنایت کار است او عقل را فلج می کند و بدون هیچ مجازاتی برای خودش جولان...
ایران پر غرور و سربلند از داشتن خانواده ای جسور و صبور و شجاع به خود می بالد، دلها سخت گریانند و چشم ها به خون نشسته اند،بارش سیل بار اشک این ملت از شوق است، شوق وجود دلاور مردان قیور سرزمینش، کسانی که بااقتدار قدم بر می دارند واز...
به یاد می آوری؟
نامه نگاری های کودکانمان را می گویم، راز های پنهانیِ کوچکی که با هزار قسم و ادعا برای هم بازگو می کردیم را چی؟
دوز و کلک هایی که برای کنار هم بودن به خورد خانواده هایمان می دادیم و توطئه هایی که تنها خودمان از...
زندگی می گذرد و غم امروز تجربه فردا می شود، زخم ها درس های زندگی می شوند، شادی ها خاطراتی خوش بجا می گذارند، لحظات ناب به سرعت و لحظات توان فرسا به ندرت می گذرند،
آری زندگی پر از شگفتی های نامحدود است و هر لحظه ما را به...
من می توانم بدون تو هم زندگی ای عادی داشته باشم،
می توانم بخندم، برقصم، با آرامش فنجان قهوه ام را بنوشم،
من فراموشی را بلدم، جا گذاشتن خاطرات در گذشته را خوب یاد گرفته ام؛
من در این روز ها دروغ گفتن را هم یاد گرفته ام، آنقدر خوب...
مادرم!
کوه نورم، سنگ صبورم، مرحم جانم، در تمام عمرت شمع شدی و سوختی تا من پروانه وار برقصم، تازیانه های ناجوانمردانه روزگار را تحمل کردی و دم نزدی تا من رشد کنم، گذر سخت زمان را پشت سر گذاشتی تا بهشتی به وسعت زمین برایم بسازی، طبیب روحِ بیمار...
نیمه گمشده عزیزم،
روز ها و سال ها انتظار از پس هم می گذرند و خبری از تو نیست.
روز هایم تاریک تر از شب و شب هایم روشن تر از روز شده اند، هر روز بر تعداد تار های سفید خرمن مو هایم اضافه می شود، چشمانم به در...
نمیدونم امروز جایی دعوتی یا کسی بهت هدیه میده یا نه، نمیدونم اولین نفری ام که بهت این روز رو تبریک گفته یا نه، حتی نمیدونم حالت خوب هست یا نیست چون نیستم که ببینم غم داری یا نه، نیستی تا بتونم مرحمی رو زخمت یا قوتی برای دلت بشم،خیلی...