سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
جونم به مجنون هیچکسی واسه دلش لیلا نمیشه میگه تا نیاد دل من وا نمیشهجونم به فرهاد که اینجوری وایساد مثل یه کوهه ولی شیرین دلش دریا نمیشه امیر رضوانی...
کسی حواسش به تو نیست خدا نمیدونم مال و طلای دنیا رو سپردی دست شیطان بعضیا هر چی بدتر میشن ثروتمندتر میشن نمیدونن از کجان همه میخوان حقیقت رو بدونن اول باید چشم های کثیف هم رو بشورن :) امیررضوانی (amir.sam.rozvelt)...
منی که باعث خجالت تو بود منی که هر چی داشتم برای تو کم بود خود میدانم شعرام اگه بمیره به همه میگوی که روزی عاشق بود امیر رضوانی...
مشغول قتل عام روزها هستماندوه که از حد بگذرددیگر مهم نیست بودن یا نبودندوست داشتن یا نداشتنغرق می شوی در سکوتجای گله از کسی هم نیستاشتباه از همان روز تولدم بود...
امید عافیتم بود روزگار نخواستقرار عیش و امان داشتم زمانه گرفتزهی بخیل ستمگر که هرچه داد به منبه تیغ بازستاند و به تازیانه گرفت......
از خواب می ترسماز بیداری ام بیزارمبین خواب و بیداری ام حیرانم...
مثلا یه نصفِ شب که حسابی دلتنگی، دوباره بری کل پیاماشو برای بار هزار و چندم بخونی و اشکتو پاک کنی و زیر لب بگی: ولی اون محال بود بی من جایی بره!...
حواسم بود به پریشونیش...به هوای وسیله آوردن رفت بیرون و وقتی که برگشت، بوی سیگار برداشت کلِ اتاقو!گفتم:- نکِش بدبخت! می میریا!با پوزخند روی لبش، سرشو گرم کرد به باز کردن کروم و ویکریل و...پرسیدم:- خانومت مشکلی نداره؟صداش خش دار بود، از سیگار یا چی؟ نمی دونم!+ خانومم؟ نه! مشکلی نداره!ولی قبلنا...انگار داشت با خودش حرف می زد...+ یه مدتی ترک کرده بودم، بعد ده سال گذاشته بودم کنار؛ یعنی یکی بود که براش مهم بود کشیدن و نکشیدنم!...