شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
از خوابها به سوی تو می آیم،از بادها، همهمه ها و سپیده ها،از نورها، تالابها به سوی تو می آیم با قایقی شکسته.خسته رسیدیمو در هوای شرجی خواب آلود به دریایی لنگر انداختیم که کناره اش نیست.....
️در گرگ و میش یک صبح زودلبخند کوچک و خواب آلود تو️کافی ست تا قلب من از خواستنسرشار شود ..️️️...
مدرسه ها بازشد، مدرسه هایی که در گرمای تابستان خسته و خواب آلود، زیر نور خورشید دراز کشیده بودند؛ مدرسه هایی که سه ماه در انتظاربودند؛ مدرسه هایی که حالا با لبخندهایی درخشان چشم به آمدن بچه ها دوخته اند...