پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اگر به چند سال پیش برگردم به چشمانم نگاه میکنم و میگویم: هیچ چیز آنقدر که نگران بودی، نگران کننده نبود.هیچ چیز آنقدر که فکر میکردی سخت نبود.هیچ چیز آنقدر که فکر میکردی زیبا و دوست داشتنی نبود.هیچ چیز آنطور که تو تصور میکردی نبود، اما همه چیز همانطور بودند که باید میبودند.درست، به موقع، دقیق، موقت و اجتناب ناپذیر....
پیرمرده اونقدر تو حج به ستون شیطان محکم و دقیق سنگ میزد کهشیطان تو بلندگو اعلام کرد:گودرزی از ایرانیواش تر بزن حیوان، گولت زدم، ارث بابا تو که نخوردم....
در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن؛جز تو هیچ چیزى در آن نیست... ️️️...
یه چیزی داریم بهش میگن :《چوب خدا》آنقدر دقیق و بی صدا ،میزنه تو هدف که نگو...!...
هر لذتی که می پوشم یا آستینش دراز است یا کوتاه/ یا گشاد به قد من/ هر غمی که می پوشم/ دقیق انگار برای من بافته شده/ هر کجا که باشم...
دقیق روزش را نمی دانمولی هر صبح به دوست داشتن تومبتلا هستم ️️...