پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چیزی نمانده تا نورتا فتح این تباهیای قهرمانِ قصهبرخیز از سیاهی! در غربتت بسوزانبود و نبودها را جاری شو تا ببینیپایان رودها را خورشید نبض دارد تا وقت هست برخیز! هرجور شد بجنگ و با هر شکست برخیز! غم هیچِ هیچِ هیچ استوقتی بزرگ باشیدر این نبرد باید مانند گرگ باشی! خواهد گذشت این فصلدنیا همیشه غم نیست! در لحظه های اکنونلبخند و شوق کم نیست! تا آسمان امروزهمرنگ صبح فرداستعاشق بمان و محکمپایان قصه ز...