پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
از عطرِ تو بوی گل و عنبر دارممهرت به دل و یادِ تو در سر دارمای همسفرِ کلبه ی رویاهایماز برکتِ تو بهشتِ دلبر دارم...
عطرتو ...هر" شب" میپیچد در،خیالِ من!چاره یِ من چیست؟جز ...شب بیداری و تنهایی.......
بوی شمالبوی شالیزاراین روزهابا عطرتو تمام من راپرکرده استمن با تو و با هر چهنشانی از تو داردرویاهایی می نویسمکه با هر بار خواندش دلم میلرزدمی خواهم هر ووزدوست داشتنت را دوبارهیاد بگیرمتا هر چه در این دنیاهست و نفس داردآرزویی برایمانجز نفس کشیدنمان کنار همنداشته باشند ......
تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطرتو سرشار استاز تبار فاطمه ای وگویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشته اندپس همیشه دعایم کن چراکه دعایت سرمایه فردای من است....