شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
راه سردو خانه سردو سفره سردو قلب سردای دوصد لعنت به هرچه سردی و دورانِ سرد...
...من به آنچه که به تو قول داده بودم وفادار بوده و خواهم بود، درست است که بی وفایی کردی و مرا ترک نمودیولی من همیشه امیدوار و بر عهد خود پایبند می مانم .من امید دارم که،بالاخره روزی خورشید بر سرزمین قلب سرد من خواهد تابید و آنرا گرم و روشن خواهد کردو من روزی لبخند واقعی خواهم زد برای همیشه...