نوش دارو قفس را کنج خلوت کرده این دل به آب و دانه عادت کرده این دل ندیدم نوش دارویی به جز غم به خون دل قناعت کرده این دل
یک روز آخر میرسی عالیجناب عشق یک روز مثل نوشدارو به همان دیری
دارد به پایان می رسد این شاعرتیری مانند کبریتی که سمت باد میگیری یک روز آخر میرسی عالیجناب عشق یک روز مثل نوشدارو باهمان دیری یک روز شاعرها به دنیا حکم می رانند انا فتحناک بدون خون و درگیری