پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دل را به که بسپارم دردا که نمیدانممن نقطه پرگارم یا رب تو بچرخانم...
وقتی از دل می نوشت این سرنوشت/نقطه ی دل، خارج از پرگار شد/زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)...
سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیمآخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم...
وقتے دیدے ڪسے مثل نوڪ پرگار همہ جوره پات وایستاده️ دورش نزن دورش بگرد️...
وقتے دیدے ڪسے مثل نوڪ پرگار همہ جوره پات وایستاده️ نزن بگرد️...