جز پلیدی _عشق_ گاهی هیچ معنایی نداشت هر کسی سمت دل آمد، شک نکن تایی نداشت در فریبستان دنیا، شک نکن رنگ و ریا در جهان عشق بازان، هیچ فردایی نداشت وحشت از ایمان قلبم داشت، ابلیس هوس ور نه ترسی از کسی، یا بیم تنهایی نداشت می خرامد در...
پاس دارم آتش جاوید را یادگار فطرت جمشید را چند روزى مانده بودش تا به عید آمد آتش در چنین روزى پدید بهر او آتشگهى آراستند از پلیدى و سیاهى کاستند پس ازآن هر روز در روزى چنین جشن سورى بوده در ایران زمین تا که آتش را پرستارى کنیم...