بیخود مته به خشخاش دلگیری اش نگذارید پاییز را بد نام کرده اید! فصلی که مهرش را پیشوازمان بفرستد و یلدایش را بدرقه مان، کجا میشود بد باشد؟!
به پیشواز فصلی باشکوه رسیده ام برای تماشای قاب رنگارنگ قهوه ای و نارنجی و طلایی برای دیدن بوسه های سرخ برگها بر تن زمین برای حس سوز هوایی شدن هوا برای لمس قطره های رقصان باران برای قدم زدن روی خیابان های خیس برای... چه خوب که برای استقبال...
به پیشوازِ پاییز می روم با تمامِ نداشته هایم از تو ... روحم زرد می شود ... و مثل برگ درخت آخر پاییز از چشمت می افتم !