متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
درباره
پشتیبانی
اپلیکیشن
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
جستجو
×
متن
متن آهنگ
متن فاطمه صحرایی
زیبا متن : مرجع متن های زیبا
جملات فاطمه صحرایی
جمله فاطمه صحرایی
برای بهشت
نه تاریخی ست
نه جغرافیا.
بهشت،
آرامشی ست که
کنار تو
احساس می کنم....
متن فاطمه صحرایی
به حضرت حافظ
به سرخی دانه های انار
به بوی خوش خرمالو
و به نرگس های نشسته در گلدان سوگند
تو را
طولانی تر ازهمه یلداهای عمرم
دوست دارم....
متن فاطمه صحرایی
باران ببارد.
هوا سردتر شود.
برگ ها همه بریزند.
اصلا زمستان جای پاییز بنشیند.
تو باشی
دلم گرم است
مثل آفتاب نیمروز تابستان.
فاطمه صحرایی...
متن عاشقانه
رفتی
دور شدی
دیر شد
نیامدی
هنوز چشم انتظارم....
متن فاطمه صحرایی
وقتی هستی
نه آبی آسمان آبی تر می شود
نه سبزی زمین خوش رنگتر
روزگار هم از بازی هایش
دست نمی کشد.
ولی دلم
عجیب
به بودنت
قرص می شود....
متن فاطمه صحرایی
حال من
حال هوای این روزهاست
دلم سوز دارد
بارانیم
و آرزوهایم را مه گرفته است...
متن فاطمه صحرایی
باران زیباست
اما خدا نکند
چشمی با آن همراهی کند....
متن فاطمه صحرایی
بی تو
زیر باران
تمام کوچه پس کوچه های پاییز را
قدم زدم
هیچ چیزی شبیه گذشته ها نبود.
حتی من!...
متن غمگین
می شد برای سر خسته هم شانه بود
برای دردهای هم گوش شنوا
می شد همدل بود
یا چند قدم همراه
می شد لااقل در جواب سلام هم یک لبخند زد.
نمی شد؟
با بی مهری هایمان
چه جانی از هم گرفتیم....
متن فاطمه صحرایی
عشق یعنی
تو بخندی
قند در دل من آب شود....
متن عاشقانه
خدای من
اعتراف می کنم
گاهی تو را
با همه بزرگیت
میان روزمرگی هایم,
ترس هایم,
و نامیدی هایم
گم می کنم.
بعد تو
در انتهایی ترین لایه درونم
تبلور می کنی
همه وجودم پر از تو می شود
دیگر من, خودم نیستم.
ترس و تاریکی و ناامیدی نیست.
سیال می شوم
در هستی.
همراه تو می شوم
در اقیانوسی که ابتدا و انتهایی ندارد....
متن فاطمه صحرایی
حالم را نپرس
راست بگویم تو را می آزارم
دروغ بگویم خودم را.
مرا مهمان نگاهت کن
در آغوش لبخندت بگیر
و در گوش جانم نجوا کن
هیچ شبی نیست که سحر نداشته باشد...
متن فاطمه صحرایی
معجزه از این زیباتر
که من
میان سیاهی چشمانت
آبی ترین آسمان را می بینم ....
متن فاطمه صحرایی
از تمام دنیا
یک - تو را دوست دارم.
دو-
دومی ندارد باز تو را دوست دارم....
متن عاشقانه
فقر
یک کلمه نیست
یک دنیا بدبختیست....
متن فاطمه صحرایی
و تواصو بالصبر
برای هر آنچه
حق ما نبود....
متن فاطمه صحرایی
چشم هایت بوی مهر می دهد
لب هایت طعم ترش انار
اما واژه هایت رنگارنگند
و بیشتر نارنجی
حضرت عشق
تو پاییزی
یا پاییز تو؟...
متن فاطمه صحرایی
اگر نقاش بودم
تصویر تو را با لبخند می کشیدم
تا همه ببینند
دلبر پاییزی من
در انحنای لب هایش
بهار دارد....
متن عاشقانه
مثل درختی که برگی برایش نمانده
دیگر چیزی ندارم به پایت بریزم
می خواهی با مهر بمان
می خواهی خزان به پا کن....
متن فاطمه صحرایی
لبخند می پاشم
روی دلتنگی
شاید برود
شاید بیایی....
متن فاطمه صحرایی
خاطره جنگ هنوز هم عذابم می دهد
برادرم جبهه بود
و مادرم
با چشم های خیس
برای سالم برگشتنش
مدام دست به دعا بود.
نشسته ,
ایستاده ,
سر سجاده,
حتی وقت خواب
یکریز خدا را صدا می زد.
نمک غذایمان شوری اشکش شده بود
و زمزمه های سوزناکش
لالایی هر شبمان .
لعنت به جنگ
لعنت به هر گلوله ای که برتن یک نفر نشست
و چندین نفر را از پا در آورد....
متن فاطمه صحرایی
به پیشواز فصلی باشکوه رسیده ام
برای تماشای قاب رنگارنگ
قهوه ای و نارنجی و طلایی
برای دیدن بوسه های سرخ برگها
بر تن زمین
برای حس سوز هوایی شدن هوا
برای لمس قطره های رقصان باران
برای قدم زدن روی خیابان های خیس
برای...
چه خوب که
برای استقبال از پاییز زیبا
به دنیا آمدم....
متن فاطمه صحرایی
ما زندگی کردن را نیاموخته ایم
ما به تعداد روزهای عمرمان
انتظار کشیده ایم
برای رسیدن
فردایی بهتر
آدمی بهتر
دنیایی بهتر.
ما شیرینی لحظه هایمان را
با انتظار تلخ کرده ایم .
ما زندگی را زنده گی نکرده ایم....
متن فاطمه صحرایی
چه غریبانه
در دلتنگی خودت فرو می ریزی
وقتی در خیالت
با کسی که جانت شده است
حرف می زنی
حرف می زنی
او نمی شنود
تو باز هم حرف می زنی...
متن فاطمه صحرایی
خوشا به حال من
که دوست دارم
خوشا به حال تو
که اینقدر دوست داشتنی هستی...
متن عاشقانه
مگر از روزگار چه می خواستیم
جز یک زندگی آرام
کنار کسی که دوستش داشته باشیم
و دوستمان بدارد
برآورده کردنش آنقدر سخت بود
که تلخی روزگار
فاصله انداخت میانمان
و تقدیر بی رحمانه
پای تنهاییمان
مهر کوبید....
متن فاطمه صحرایی
در جان من نشسته ای
و من
برای زیستن
مهمان نفس های تو ام....
متن عاشقانه
اگر می شود به آدم های تلخ
دلسوزانه لبخند بزنید
شاید آنها شیرینی کلامشان را
در نقطه ای از زمان
در اتفاقی ناخوشایند
یا به آدمی ناخوب
باخته اند....
متن فاطمه صحرایی
تو را
خودم را
و آخر این قصه را
به خدا می سپارم
باشد که
غصه ها
دلتنگی ها
و این نفس های آخر اسفند را
خوش تمام کند....
متن فاطمه صحرایی
غم چهارزانو در دلم می نشیند
دلتنگی بیخ گوشم غوغا می کند
لب می بندم
اما
حریف چشم هایم نمی شوم
اشک روی گونه هایم ذکر ماتم می گیرد
و من
فرو رفته در آهی جانسوز
در خیمه گاه وجودم مرثیه رفتن تو را می سرایم...
متن غمگین
به امید رسیدن به مهر تو
روزهای شهریور را قدم می زنم
پاییز باشد
تو باشی
باران هم ببارد
تصور کن
رنگین تر از برگ های درختان
به رویم لبخند بپاشی
مگر می توانم عاشقت نباشم؟...
متن عاشقانه