سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
حوالی فصل پاییز که می شود مادرم می گوید: هوای الان دزدست... لباسی گرمتر بپوش... سال های گذشته خنده ام می گرفت...! اما امسال به حرف های مادرم رسیدم... غرق افکارم بودم، نسیمی وزید، آرام و قرارم را دزدید و رفت......
تنها برگی کافی ست برای نصب تابلویی جهت نشان دادن اوج زیبایی فصل پاییز...شعر: ناصح ادیبترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی...
بیخود مته به خشخاش دلگیری اش نگذاریدپاییز را بد نام کرده اید!فصلی که مهرش را پیشوازمان بفرستد ویلدایش را بدرقه مان،کجا میشود بد باشد؟!...
برعکس بهارا که چند ساله بهاری نیستپاییز هنوز با ماست ، پاییز شعاری نیستپاییز هنوز سرخه ، پاییز هنوز زردهمثل یه درخت سبز با ریشه ی تب کردهاین فصل ُ که میشناسی ، می خنده و می بارهاحوالشو می بینی ، معلومه جنون دارهدیوونه ی دیوونه س ، زنجیری ِ زنجیرییا حالت ُ میگیره ، یا حسش ُ میگیرییه تلخی ِ شیرینه ، یه حسرت ِ با لذتیه دوره ی ممنوعه س ، یه لذت ِ با حسرتپاییز هنوز فصل روزای پریشونهپاییز هنوز با ماس ، برگاش تو خیابونه...
دوست ندارم امسال گند بزنن به پاییزم!دویست هفتاد و چند روزه منتظر این فصلم..نمی خوام یکی بیاد و تمام ارزیابی هام از پاییز رو به هم بریزهمی دونی؟می خوام تنهایی برم کافه پاییز قهوه بخورم؛بعدشم کوله پشتیمو بردارم، بند کفشمو محکم تر کنم و برم سمت بام شهر..هدفون روشن می کنمو راه به راه چشم آذر و داریوش گوش بدمبعدشم میام خونه و بزرگ علوی می خونمیا شایدم بوف کور!شبشم که بارون زد بدون این که کسی توی خیابون کشیک بده پا برهنه قدم می زنم چر...
بغض ابر، باران می شود بغض انسان، اشک و برگ های پاییز بغض درخت .......
برای پاییز🍁🍁🍁آخرین روزهای شهریور که میرسدحال و هوای پاییز مرا دیوانه میکندصدای خش خش برگهاغوغای رنگهای نارنجینم نم بارانبوی خاک باران خوردهو وزش باد سردی که دلت را میلرزاندپاییز بیشتر شبیه یک جشن ست تا فصلدعوت میشوی به دیدن هر چه زیباییستبه عشقبه قدم زدنهای بی بهانه زیر بارانچقدر حیف که پاییز بیاید و عاشق نباشی!تابستان زودتر تمام شودلم پاییز میخواهد......
از میانِ درس هایِ فصل پاییز، این بس سترنگ هر کس شد عوض آخر بیفتد بر زمین...
از میان درس های فصل پاییز این بس استرنگ هرکس شد عوض آخر بیفتد بر زمین....
* درختان پر شکوفه بادام را دیگر فراموش کن/ اهمیتی ندارد/ دراین روزگار/ آنچه را که نمی توانی بازیابی به خاطر نیاور/ موهایت را در آفتاب خشک کن/ عطر دیرپای میوهها را بر آن بزن/ عشق من، عشق من/ فصل پاییز است...