یکشنبه , ۲ دی ۱۴۰۳
کنج لبهایت برای بوسه چیدن عالی استطعم شیرین لبانت را چشیدن عالی است...
تلاش بوسه نداریم چون هوسناکاننگاه ما به نگاهی ز دور خرسند است...
با من بجنگ بعد بغل کن مرا ببوساینگونه بوسه ها و بغل ها غنیمت است...
به جای بوسه های تو به روی گونه هام برفه دروغه لیلی ومجنون تموم قصه ها حرفه...
واحد شمارش معجزه " بوسه های توست "...
جای هر بوسه اتنقشه ی گنجی ستروی جانم......
بهار یعنیغنچه ی بوسه ی لبهایمدر میان باغ لبهایتشکوفه کند...
وقتِ رفتنبوسه ی آخرمانبا چشم بود !...
تمامِ خاطراتِ بدرا دور ریختمجایِ بوسه ات رابه کدام رفتگربسپارم؟...
بردیم رنجگنج میسر نشدیک بوسه دادگفت" بی حساب شدیم"...
بوسه بر سیگار شب ها،رو به روی خانه ات با لبانم به خیال تو خیانت می کنم...
خوابت را آماده کن!یلداست وُخیالِ بوسه ای طولانیدر راه...
کال شده است رویاهای منمثل بوسه های تو...
«صبح» باشدو پاییز و یار در بوسه ی صبححاجتِ هیچ استخاره نیست!...
صبح آمد و غم رفت و دل آرام گرفتبوسه از دامن تو سَروِ گل اندام گرفت.!...
در من از " تو" ؛ یادگار بوسه هایی ماندهالحق شاهکار...!...
چه خوب می شد اگر در شریعتت بانوجواب بوسه شبیه سلام، واجب بود...
با تو هر بار سلام و با تو هر صبح بهشتخیرِ هر روزِ من از بوسه ات آغاز گرفت...
از خوددفاعی نداشتموقتی لبان اوحالت بوسه داشتند...
شهریور است...بیا و امتحان تمامِبوسه های تجدید شده را یکجا از لبانم بگیر......
به لب هایم اعتماد کن ...جز بوسه...چیزی نمی گویند ......
بوسه کاشتمدر گندمزارعشقخسیس بودخوشه چین...
بوسه ای که قلبت را لمس نکند،تنها دهانت را کثیف کرده...!...
افتاده بود تازه هوای تو از سرم...با بوسه ای دوباره مرا مبتلا مکن......
گنجشک ها شلوغش می کنندوگرنه...یک بوسه پشت پرچیناین حرفها را ندارد !...
مرا ببوسبوسه هایت تزریق جان است...
میکارد بر لبمتخم کینههر بوسه ایکه دیگری بر دیگری میزند...
هر روز دوست داشتنت رابروز رسانی می کنمگاهی با کلامگاهی با نگاهگاهی با بوسه...
حرف های قلبم رابوسه کرده امتا وقت دیدنتبزنم به گونه هایت...
نماز عشق برپاستو تو تنهایی،من هم بوسه هستم بر پیشانیت؛وقتی سجده میکنی!...
تو از این فاصله هر شبتوی قلبم پا میذاریگُلای بوسه رو هرشبتوی قلبم جا میذاری...
اینجا بهای یک بوسه از خواب فرمانروایان سنگینتر است....
روز جهانی بوسه رو به اونایی که تو سختیا مارو بوسیدن گذاشتن کنار تبریک...
من از طعمِ تلخِ آخرین بوسهفهمیدمقطار هم خودش را می کُشدهم تو راهم مرا....
ما داغدارِ بوسه ی وصلیم چون دو شمعای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشت...
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکندقاب عکس توست اما شیشه عمر من است......
تو که آمدی، زمستان ِ لب هایم از حواس بوسه ات، بهار را احساس کردند....
لبهای تو ماهیانِ در تُنگدر بوسه چقدر بی دریغ اند...
شبیه ی اسبانِ وحشی بود/ با بوسه ای/ رام شد!...
در خیالاتمبا خیالت !غزل به غزلاز بوسه سرودم ....
می دونی چی از بوسه بهتره ؟سه ثانیه قبلشاحساسِ وقتی که می دونی اتفاق می افته...
پروانه که هر دم ز گلی بوسه ربایداین طبع هوس جوی ندارد که تو داری...
هیچ بوسه ای جای زخم زبان را خوب نمی کند! پس مراقب گفتارتان باشید!...
من در چال گونه های متبسم سبزتبوسه ای نیلوفری خواهم کاشت...
به وقت بوسه خوش آید گرفتن ذقنتکه لب به دست نیاید ز تنگی دهنت...
شبیه بوسه ای هستم مردد بین دین و دلحلال مذهب عشقم ، حرام شرع اسلامم...
افطار نکرده هوس بوسه نمودیبی شک که عجولانه ترین کار جهان است...
صدها هزار بوسه نشسته است بر لبتهرچیز را به قدر نیاز آفریده اند...
کاش مثل دوران کودکیدردهایم با بوسه ی مادرم خوب می شد......
گفتمش ای بت من، بوسه بده جان بستانگفت: رو کاین سخن تو، نه بشرط ادب است...