پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
مثل خاراندن یک زخم پس از خوب شدنیاد یک عشق عذابیست که لذت دارد...
عذابِ زنده بودن را تحمل می کنم با توبیا افیون چشمانت که باشد درد چیزی نیست...
هیچکس نمیفهمه،بعضی ها چه عذابی رو تحمل میکننتا آروم به نظر برسن...
هر وقت یکیو رنجوندیولی خودت بیشتر عذاب کشیدی...بدون خیلی دوسش داری..!...
مثل خاراندن یک زخمپس از خوب شدن،یادیکعشقعذابیستکهلذتدارد...
هیچکس نمیفهمه،بعضی ها چه عذابی رو تحمل میکننتا آروم به نظر برسن......
چیزی که باعث عذابت میشه ،حرف ها نیستن....آدمایی هستن که ،اون حرفها رو میزنن!...
سراب بر سر راهم عذاب پشت سرمستاره در جلویم آفتاب پشت سرمبه شوق آزادی می گذشتم از تاریخسه بار تجربه ی انقلاب پشت سرم...