پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
گفته بودی همیشه دوستت دارممیدانستی...همیشگی ها کوتاه اند......
به لب هایم اعتماد کن ...جز بوسه...چیزی نمی گویند ......
کاش... می دانستم...در انتظار ِ طولانی چشم های منتو ...در انتظار چه بودی .........
در دل ِ سنگ...همعشق...نرمی ِ سبز رنگیست... ریشه دوانده...
زندگی...شوق ادامه دادن است...نه اشتیاق ِ ...به مقصد رسیدن...
که می داند...آنچنان دوست اش دارم... که لب هایش...راه بوسیدنم را خوب میدانند...
همین اندازه... کوتاه...و شاید... کمی بیشتر....زندگی در عشق... تازه می ماند......