بیهوده انتظار تو را دارم دانم دگر تو باز نخواهی گشت هر چند اینجا بهشت شاد خدایان است بی تو برای من این سرزمین غم زده زندان است .
چشم تو روى من غم زده شمشیر کشید قلب من یاد تو افتاد فقط تیر کشید