پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بیا رسم دنیا را بهم بزنیم من زمزمه می کنم و تو تکرار کن آنگاه کلاغ می شود همای سعادتت!...
هر صبح کلاغی روی آب پر می نشیندمنقارش را شانه می زندو از باتلاق بزرگ خبر می آورد در من اما ،هر صبح کبوتری می میرد...
یک دست کلاغو به یکی برف،زنگ را زددرخت زمستان...
هوا ناخوش!صدای کلاغ......
در یک رستاخیز ساده!از باورهای پوشالیشاید عاشق کلاغ شود مترسک...
اگه میخواى خوشبخت بشى…؛ با کلاغى ازدواج کن که دل داره!نه طاووسى که فقط زیبایى داره…!!!...