متن کلاغ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کلاغ
تلسکوپ ها
سیاره به سیاره
کهکشان به کهکشان
در جستجوی کلاغِ سفید و
دست های کوتاه من
در جیب های تَنگِ تو در تو
در جستجوی خانه ای...
«آرمان پرناک»
کلاغ ها،
قصه ای از دل پاییز می گن،
بچه ها بی خیال زمان، تو دنیای خودشون غرقن.
برگ های زرد و نارنجی،
روی چمن سبز،
رنگ های زندگی رو به رقص درمیارن
عکاس، لحظه ها رو می دزده،
و تو، غرق در اندیشه،
با نگاه به میوه ی چنار،...
پوست تخمه ها
آفتابگردان ها را
پای مترسکِ مصلوب کشانده است
بینوایان نمی دانند
کلاغ کیست
آفتاب کجاست
«آرمان پرناک»
وَ گوش کاج ها بی تو پُراز فریادِ تاریکِ-
-کلاغانِ سیه چُرده ست،می دانی؟...نمی دانی
رضاحدادیان
سرفه می کرد، کلاغ
برف ، می خندید
گوله برفی ، در آب می رقصید
برف از درد ، می پیچید
سرفه ،آب ،
گوله برفی مُرد،
و کلاغی، به کوه می خندید .
حجت اله حبیبی
کلاغ می پرید..
باد تندی می وزید..
مترسک افتاد...
قصه تلخ عشق مترسک به کلاغ حاصل مرگ همان مزرعه سبز شده است...