عوام، ثروتمندان را محترم میدارند و خواص، دانشمندان را
جمهوریها در نتیجه تجمل، و پادشاهی در اثر فقر سقوط میکنند.
پیروزی هزار پدر دارد، اما شکست یتیم است.
3 ساعت زودتر بهتر از دقیقه ای دیرتر است.
اگر وجود خار در گل مایه اندوه ماست، وجود گل در کنار خار باید مایه شادی ما باشد.
دوست واقعی از روبرو به تو خنجر می زند.
پایین تنه دلیلی است برای آنکه چرا انسان خود را به آسانی خدا نمی انگارد.
کسی که روح شادی دارد، همیشه وسیله خوبی برای شادمانی و خنده پیدا می کند.
کسانی به خرد دست یافتهاند که گمان نمیبردهاند دارای آن هستند.
ناخودآگاه هریک از ما به نامیرایی خود یقین دارد.
دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن.
پس آیا آدم میتواند وجودش را توجیه کند؟
حقیقت وهمی است که بدون آن یک گونه خاص قادر به زنده ماندن نیست.
تراژدی این نیست که تنها باشی، بلکه این است که نتوانی تنها باشی ...
من اصلا نفهمیدم جوانی یعنی چه؟ من یک راست از بچگی به سن کهولت رسیدم!
کسانی که زیاد حرف می زنند کاری از دستشان ساخته نیست...!
شکست هائی هست که بیش از پیروزی، ظفربخش است.
چون کاری برای تو مشکل است فکر نکن که برای بقیه غیر ممکن است.
یک موجود هرگز نمیتواند وجود موجودی دیگر را توجیه کند.
همهجا شادمانی قشر نازکی است که روی رنج و بیچارگی کشیدهاند.
فرزندی پدید نیاورید، مگر زمانی که قادر باشید آفریننده ای بیافرینید.
دکتر، چه کسی این همه را به تو آموخت؟ بی درنگ پاسخ آمد: رنج
انسان نمی تواند به تنهایی و برای خود زندگی کند؛ این مرگ است نه زندگی.
همه می گویند آرزو بر جوانان گناه نیست و من می گویم بر پیران هم!