پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
امروز حس می کنم که از سال های گذشته هم آزادترم،چون از یادها و امیدهای واهی رها شده ام.من می دانم که هیچ چیز دوام ندارد!- آلبر کامو / کالیگولا...
آلبر کامو :ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ به ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻭﺍبسته می کند ، ﻧﺎﻡِ ﻋﺸﻖ ﻧﺪﻫﯿﻢ.....
آلبر کامو :منطقی بودن همیشه آسان استاما منطقی بودن تا پایان کار ، تقریبا محال است...
آلبر کامو :هر کسی به اندازه ی ضربه هایی که خورده، تنهایی اش را محکم تر بغل کرده است...
آلبر کامو :همیشه روزهایی هست که انسان در آن کسانی را که دوست داشته، بیگانه می یابد..!...
آلبر کامو :تراژدی این نیست که تنها باشیبلکه این است که نتوانی تنها باشی !گاهی آماده ام همه چیزم را بدهم تا هیچ پیوندی با جهانِ انسان ها نداشته باشم...
آلبر کامو:آنچه مهم است ، انسان بودن و ساده بودن نیست ، آنچه مهم است ، صادق بودن است ؛ با صداقت آن چیزهای دیگر هم حاصل خواهد شد ....
آلبر کامو:ممکن است که من منکر چیزی باشم،ولی لزومی نمی بینم که آن را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم......
کسانی هستند که بودنشان دنیا را موجه می کند....
آلبر کامو : اما حافظه ی خودش را داردو من هیچ چیز را فراموش نکرده ام . . .!...
آدم های مبتلا به رنجی عمیق وقتی که شاد هستند رنج شان آشکار می شود، طوری به شادی می چسبند که انگار از سر حسد می خواهند بغلش کنند و خفه اش کنند....
کسانی هستند که بودنشان دنیا را موجه می کند و همین که نفس می کشند، یعنی زندگی جریان دارد...
پول روی همه ی حروم زادگی ها را می پوشونه...
سرانجام در میان زمستان می فهمیدم که در من تابستانی شکست ناپذیر وجود دارد.از کتابِ تابستاننوشته های پراکنده از آلبرکاموترجمه ی بنفشه فریس آبادی...
برای من ماجرای مردی را نقل کردند.که دوستش به زندان افتاده بود و او شب ها بر کفِ اتاق می خوابید.تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد.چه کسی؟ چه کسی برای ما بر زمین خواهد خوابید؟ _آلبر کامو_سقوط ...
آلبر کامو :در گذر از جاده ی زندگی آموختمکسانی را که بیشتر دوست میداریزودتر از دست می دهی...
آلبر کامو :پیوسته در تاریخ ساعتی فرا می رسد که در آن، آنکه جرأت کند و بگوید دو دوتا چهارتا می شود مجازاتش مرگ است....
آلبر کامو :آدم ها یکبار عمیقاً عاشق مى شوندچون فقط یک بار نمى ترسند که همه چیزِ خود را از دست بدهند ، اما بعد از همان یکبار،ترس ها آن قدر عمیق مى شوند که عشق دیگر دور مى ایستد....
آلبر کامو :اگر چه مردم وانمود می کنند که به حق احترام می گذارند ، اما دربرابر هیچ چیز غیر از زور سر فرود نمی آورند....
آلبر کامو :باور کن که چیزی به نام رنج عظیمتأسف عظیم و یا خاطره ی عظیم وجود نداردهمه چیز فراموش می شودحتی یک عشق بزرگ ....
آلبر کامو:هیچ چیز نفرت انگیز تر از احترامی نیستکه بنیان آن بر ترساستوار باشد....
افراد غمگین به دو دلیل غمگینند: یا آگاه نیستند یا امیدوارند....
آلبر کامو :انسان ها همنوعان من نیستند ، بلکه اشخاصی هستند که به من می نگرند و داوری ام می کنند.همنوعان من کسانی هستند که مرا بی آن که نگاهم کنند دوست می دارند ، که علی رغم همه چیز دوستم می دارند ، علی رغم شکست ، خیانت یا حقارت ، مرا دوست می دارند تا به آن جایی که من خودم را دوست می دارم....
برای همه ی مردم همینطور استبا هم ازدواج میکنند ، باز هم کمی همدیگر را دوست دارند و کار میکنند ، آنقدر کار میکنند که دوس داشتن را فراموش کنند ! طاعون آلبر کامو...
آلبر کامو:ﻗﺼﺪ ﻣﺮﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ.حتی ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ،ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ...!...
آلبر کامو:منتظر مردی نباش که باهات کنار بیاد. این اشتباهیه که خیلی از زن ها دچارش میشن. تو خودت خوشبختی رو پیدا کن....
آلبر کامو :آدم ها یک بار عمیقا عاشق می شوندچون فقط یک بار نمی ترسند همه چیز را از دست بدهند ، اما بعد از همان یک بار ترس ها آنقدر عمیق می شوندکه عشق دیگر دور می ایستد......
آلبر کامو :وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج هایش تنها بماند ، آنوقت چیزِ زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد...
آلبر کامو :ممکن است که من منکر چیزی باشمولی لزومی نمی بینم که آن را به لجن بکشمیا حق اعتقاد به آن را ، از دیگران سلب کنم!...
مأیوس می بوسمت. ناتوان از کنده شدن از تو. ناتوان از کنده شدن از زمینی که تو در آن نفس می کشی. به اُمید دیداری زود، خیلی زود، عشق من.-برشی از نامه های عاشقانه آلبر کامو به ماریا کاسارس (خطاب به عشق)...
آلبر کامو :وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج هایش تنها بماند - آن هم نه فقط بر روی کاغذ - ، چگونه بر اشتیاقش به گریز چیره شود ، آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد....
آلبر کامو:باور کن همان چیزی که از دست دادنش برای انسان سخت ترین کارهاست ، سرانجام همانی است که دیگر رغبتی برای آن ندارد !پس برای ماندن کسی و انجام کاری اصرار نکنید...
آلبر کامو :انسان ها همنوعان من نیستندبلکه اشخاصی هستند که به من می نگرندو داوری ام می کنندهمنوعان من کسانی هستند که مرا بی آنکه نگاهم کنند دوست می دارند ، که علی رغم همه چیز دوستم می دارند ، علی رغم شکست ، خیانت یا حقارت ، مرا دوست می دارند تا به آن جایی که من خودم را دوست می دارم....
آلبر کامو:در اثنای بدبختی است که انسان به واقعیت خو میگیردیعنی به سکوت....
آلبر کامو:یک نویسنده در هر شرایطی که باشد، چه گمنام، چه موقتا مشهور، چه در چنگال زنجیر های استبداد، چه عجالتا بهره مند از آزادی بیان، تنها به شرطی میتواند دوباره با جامعه ای که به او معنا می دهد همراه شود که تا آنجا که در توان دارد دو مسئولیتی را که عظمت حرفه او در آن نهفته است را بپذیرد: خدمت به حقیقت و خدمت به آزادی....
به قول آلبر کامو: تسلای این جهان این است که رنجِ مُدام و پیوسته وجود ندارد! غمی می رود و شادی ای باز زاده می شود. این ها همه در تعادل اند.این جهان، جهانِ جبران هاست...🌿...
تنها راه مقابله با دنیایی غیر آزاد اینستکه به قدری آزاد شوی که وجود تو خودش نشانه ای از طغیان باشد...!- آلبر کامو...
آلبر کامو:دنیا ارزش آن را ندارد که انسان از آنچه دوست دارد دست بکشد...
آلبر کامو:گفت : بیا به عقاید هم احترام بگذاریم !گفتم : نه دلیلی دارد و نه ضرورتی ،همین که کاری به کار همنداشته باشیم کافیست !...
آلبر کامو:فهمیده ام که همه ی بدبختی انسان ها ناشی از این است که به زبان صریح و روشن حرف نمی زنند ؛ از این رو من تصمیم گرفته ام که صریح حرف بزنم و صریح رفتار کنم تا در راه درست بیفتم ......
آلبر کامو:گاهی زندگی کردن،بیشتر از خودکشی کردن دل و جرأت می خواهد!!!...
آلبر کامو:ممکن است که من منکر چیزی باشم، ولی لزومی نمی بینم که آن را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم....
آلبر کامو:باور کن همان چیزی که از دست دادنش برای انسان سخت ترین کارهاست ، سرانجام همانی است که دیگر رغبتی به آن ندارد !پس برای ماندن کسی و انجام کاری اصرار نکنید...
آلبر کامو:هیچ چیزی در دنیا به این نمی اَرزد که انسان از آنچه دوست دارد روگردان شود......
آلبر کامو:اگر چه مردم وانمود می کنندکه به حق احترام می گذارند،اما در برابر هیچ چیز غیر اززور، سر فرود نمی آورند!...
برای آنچه که اعتقاد دارید،ایستادگی کنیدحتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشد ✍🏽 آلبرکامو...
آلبر کامو :ممکن است که من منکر چیزی باشمولی لزومی نمی بینم که آن را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به آن را از دیگران سلب کنم ! کالیگولا...
آلبر کامو:در حسرتِ زندگیِ دیگران بودن برای این است که از بیرون که نگاه می کنی، زندگیِ دیگران یک کل است که وحدت دارد اما زندگیِ خودمان، که از درون نگاهش می کنیم، همه اش تکه تکه و پاره پاره به نظر می آیدو ما هنوز هم در پیِ سرابِ وحدت می دویم ......