یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
صدراعظم تمام غم هایم دوری توست....نیازی به کودتا نیست...فقط بیادولت غم هایم با آمدنت سرنگون خواهد شد....برگرفته از کتاب:یک شب از شانه های خدا هم ،طلبم را برداشتمبه قلم:مریم کنف چیان...
چه کرده ام که به هجران تو سزاوارم...
به من از تو فقط هجران رسید ،آن هم چه هجرانی......
شام هجران تو تشریف به هر جا ببرددر پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد...
دل به هجران تو عمریست شکیباست ولیبار پیری شکند پشت شکیبائی را...
دل به هجران تو عمریست شکیباست ولیبار پیری شکند پشت شکیبائی را......