شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
دلم از نبودنت پر است ، آنقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد !...
اے لبانت بوسه گاه بوسه امخیره چشمانم به راه بوسه ات ......
خوشبختۍ همین است که هرروز صبحچشمانم رو به چشمان تو باز میشود...
تشنه ی بارانمقصه ی ابرها را بنویستا بشویمپنجره ی چشمانم را...
دوستت دارمبهایش هر چه هستروی چشمانم...