شکنج گوشه ی چشم تو را من مگر آیا شود تنها بگویم چگونه می شود یک عالمی را فقط در جمله ای زیبا بگویم درون هیچ دیوان و کتابی نمی گنجد تو را یکجا بگویم ره آوردی نبود همسنگ باشد بجز اینکه تو را بابا بگویم
عکس هایت هست اما پیشم اینجا نیستی بودنت حس می شود افسوس پیدا نیستی سخت ویران کرد ما را جور تنهایی، امان ای همه آبادی من آه... تنها نیستی