متن چشم انتظار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چشم انتظار
از وقتی چشماتو دیدم،
بی خوابی شده مهمون هر شب چشمام.
از وقتی که چشم تو به چشمم افتاد.
شده مهمان شبم، چشم تو و بیداری.
انتظار تو
دلِ آشفته ام در حصار تو شد
جهانم سراسر دیارِ تو شد
زِ چشمت شراری به جانم فِتاد
که سوزِ دلِ من غبار تو شد
دمی دیدمت عمر معنا گرفت
همه لحظه ها انتظار تو شد
دل از هر چه غیر از تو خالی بُود
خدا شاهدِ این...
دل
به آهی بند است
چشم
به نگاهی...
بیقرارم ودر تردید
درخیال شهر توام
برچشمهایت خیره میشوم
و بوسه میزنم برلبهایت
ماه من پشت ابرهاست
و تن خسته من هی میشود فرسوده تراز خیال بافی
آخرعزیز من مگر نشنیده ای که می گویند
ماه پشت ابر باقی نمیماند
میگن به تو فکر نکنم، ازت دور بشم،
دست بکشم و بیخیالت بشم.
اما اصلاً نمیدونن که جونم به تو وصله،
تو برای من همهچیزی، خانواده منی ، دارایی منی.
نمیدونن که خندههات چقدر قشنگه،
چشمهات ندیدن وقتی بهم نگاه میکنی
اون برق توی نگاهت رو ندیدن
این مردم هیچچیزی...
مُردم از چشم انتظاری گشته ام دیگر هلاک
ردّ پایت گمشده، ای بی نشان ، ای بی پلاک
ای که چشمان تو آشوب دل ماست، کجایی؟
بیهوده میپیچی به پای عشق ومنطق
وقتی دلم با دیدن رویت مجاب است
به ذوق دیدن چشمان تو در خواب.
تمام شب بیدارم.
مجال خواب را گرفت،
ز چشم من دو چشم تو
مگر خیال چشم تو.
مجال خواب میدهد.؟
تورا کـہ میبینم زبانم لال مے شوـב
از چشمانم بخوان معنے انتظار را ..
این نبودن های تو بدجور طولانی شده...
چشم خیس من دگر طاقت ندارد درویت...
من رو ب نگاه ، تو سجده میکنم
چشمانت را نبند سجده هم طولانی میشود
گفته اند می آیی؛
آری می آیی؛ می دانم؛
من آمدنت را،
با ژرفای جان،
باور دارم؛ باور دارم...
گفته اند می آیی؛
من با صدای تپیدن سینه،
تو را می خوانم؛
و همچنان انتظارت را،
به قدمهای گل شکوفای امید می سپارم...
گفته اند می آیی؛
سالهاست که انتظارت را،
در باغ دلم کاشته ام؛
منتظر هستم تا:
باغ باورم را،
با قدمهای سبزت،
بارور سازی...
گفته اند می آیی؛
من به اندازه ی وجدانِ بیدارِ بشریت؛
و به اندازه ی تاریخ محبت،
منتظرت هستم...
آنگــونــه تــو را در انتظــارم کــه اگــر،
ایــن چشــم بخــوابــد،
آن یکــی بیــدار اســت . . .